ماری کوری
ماری کوری در سال 1867 با نام ماریا اسکلو دووسکا در ورشو پایتخت لهستان متولد شد او در سن 19 سالگی به پاریس رفت تا در آنجا به تحصیل در رشته شیمی بپردازد . در آنجا با فیزیکدان جوان فرانسوی به نام پیر کوری آشنا شد و این آشنایی به ازدواج انجامید. او به پیر کوری در انجام آزمایشهای عملی اش درباره الکتریسیته کمک می کرد زمانی که او در سال 1895 در انباری چوبی کوچک که آزمایشگاه او بود شروع به کار کرد نه او و نه هیچ کس دیگر چیزی درباره عنصر شیمیایی رادیم نمی دانست این عنصر هنوز کشف نشده بود البته یکی از همکاران پژوهشگر پاریسی فیزیکدان فرانسوی «هانری بکرل» در آن زمان تشخیص داده بود که عنصر شیمیایی اورانیوم پرتوهایی اسراسر آمیز نامرئی از خود می افشاند او به طور اتفاقی یک قطعه کوچک از فلز اورانیوم را بر روی یک صفحه فیلم نور ندیده که در کاغذ سیاه پیچیده شده بود گذاشته بود صبح روز بعد مشاهده کرد که صفحه فیلم درست مثل این که نور دیده باشد سیاه شده است بدیهی بود که عنصر اورانیوم پرتوهایی را از خود ساطع کرده بود که از کاغذ سیاه گذشته و برصفحه فیلم اثر کرده بود. بکرل این فرایند را دوباره با سنگ معدنی موسوم به (Pitch-blende) که سنگی سخت و سیاه قیرگون است که از آن اورانیوم به دست می آید- تکرار کرد این بار اثری که سنگ بر روی صفحه فیلم گذاشته بود حتی از دفعه قبلی هم قوی تر بود بنابراین می بایست به غیر از عنصر اورانیوم یک عنصر پرتوزای دیگر هم در سنگ وجود می داشت او فرضیه خود را با خانواده کوری که با او دوست بودند مطرح کرد آنها نیز این راز را هیجان انگیز یافتند این چه پرتوهای نادری بودند که در اشیایی که پرتوهای نوری معمولی از آنها عبور نمی کرد نفوذ می کردند و از میان آنها می گذشتند؟ در آن زمان پیر کوری در مدرسه فیزیک تدریس می کرد ولی او تمام وقت آزاد خود را به کار می برد تا به همسرش در آزمایشهایی که انجام می داد کمک کند رئیس مدرسه فیزیک یک انباری مضروبه کنار حیاط مدرسه را در اختیار آنها گذاشت این انبار فضایی بود که آنها می توانستند بدون هزینه ای دریافت کنند و بنابراین آن را قبول کردند قدم بعدی این بود که سنگ معدنی سیاه را تهیه کنند. اگر می خواستند اقدام به خرید آن کنند خیلی گران تمام می شد آنها به طورکلی اندگی اطلاع یافتند که دولت اتریش هزاران کیلو از این سنگها دارد که چون اورانیومش را جدا کرده اند آنها را بی ارزش می دانند چون خانواده کوری دنبال اورانیوم نبودند بلکه عنصر ناشناخته جدیدی را جستجو می کردند این زباله ها را درست همان چیزی یافتند که به آن نیاز داشتند ماری و پیر کوری این توده های کثیف را با بیل درون دیگهای بزرگی می ریختند آنها را با مواد شیمیایی مخلوط می کردند و بر روی یک اجاق قدیمی چدنی حرارت می دادند. دود سیاه، خفه کننده و بدبوی غلیظی که از دیگها برمی خواست نفس آنها را تقریباً بند می آورد و اشک چشمانشان را سرازیر می کرد. (با مراجعه به یادداشتهای قطور آزمایشگاهی ماری و پیکر کوری معلوم می شود که آن دو نفر از شانزدهم دسامبر 1897 به مطالعه در باره پرتو بکرل یا پرتو اورانیوم پرداختند در آغاز ماری فقط به این کار مشغول شد ولی از پنجم فوریه سال 1898 پیر هم به او ملحق شد پیر به اندازه گیری ها و بررسی نتایج پرداخت آن دو نفر عمدتاً شدت پرتوهای کانی ها و نمکهای مختلف اورانیوم و اورانیوم فلزی را اندازه گیری می کردند در نتیجه تجربه های زیاد آنها این بود که ترکیبات اورانیوم کمترین رادیواکتیویته را داشتند. رادیواکتیویته اورانیوم فلزی از آنها بیشتر بود و کانی اورانیوم که معروف به پشبلند بود بیشترین رادیواکتیویته را داشت این نتایج نشان می داد که احتمالاً پشبلند محتوی عنصری است که رادیواکتیویته اش خیلی بیشتر از رادیواکتیویته اورانیوم است در دوازدهم آوریل 1898 کوری ها نظریه خود را به آکادمی علوم پاریس گزارش کردند در چهاردهم آوریل کوریها با همکاری لمون شیمیدان فرانسوی به جستجوی عنصر ناشناخته مزبور پرداختند. |